شهيد برونسي در عمليات بدر بسيار ناراحت و گرفته به نظر مي رسيد ، چون عمليات خيبر و آنچه در عمليات خيبر اتفاق افتاده بود ، خيلي برايش سنگين و متأثركننده بود و لذا خيلي تأكيد مي كرد كه هيچكس اجازه عقب نشيني در اين عمليات را ندارد. و بايد ما هدفمان را بگيريم ، حتي اگر تا آخرين نفرمان هم به شهات برسيم ، ولي بايد به سر چهار راه برسيم. واقعاً اين را به عنوان شعار نمي گفت: از قلبش از تمام نهادش اين ندا بر مي خواست و به صورت بلند و با فرياد مي گفت:...
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
ویرایشگر قدرتمند فایل های PDF + دانلود | 0 | 674 | alireza68 |
نرم افزار مدیریت گوشیهای اندرویدی از طریق رایانه + دانلود | 0 | 343 | alireza68 |
با این نرم افزار گوشی سرقت شده خود را ردیابی کنید + دانلود | 0 | 315 | alireza68 |
از GPS گوشي خود به راحتي استفاده كنيد + دانلود نرم افزار و نقشه ايران | 0 | 417 | alireza68 |
آخرین عکس یادگاری هیات دولت دهم | 0 | 291 | alireza68 |
احمدينژاد در اولين و آخرين جلسه هيئت دولت + تصاوير | 0 | 295 | alireza68 |
کتاب آموزش اتوکد ۲۰۱۲ به زبان فارسی | 2 | 378 | alireza68 |
با دوستش از یک محله به مدرسه می رفتن اما از مسیر های متفاوت!
هر چه دوستش اصرار می کرد که بیا از این کوچه . . . قبول نمی کرد
میگفت : "این کوچه پر از دختره من نمیام، این کوچه معلوم نیست به کجا ختم شود ....."
متن زیر نامه شهید علی خلیلی می باشد که ۱۵ روز قبل از شهادتش خطاب به رهبر معظم انقلاب نوشته است.
.
متن وصیت نامه + متن نامه در ادامه مطلب ...
علی خلیلی طلبه ناهی از منکر نیمه شعبان ۱۳۹۰ در دفاع از ناموس مردم توسط اراذل و اوباش مضروب شد و پس از بی مهری های بسیار در سومین روز از سال ۱۳۹۳ در سن ۱۹سالگی به شهادت رسید و در میان هیاهوها با سکوتی مظلومانه آسمانی شد.سلام ما را به مولای مان علی(علیه السلام) و خانم فاطمه زهرا(سلام الله) برسان …
جمله به یادمانی علی خلیلی قبل از شهادتش با یکی از پایگاه خبری قلب آدم را آتش می زند:
“در این حوادث و اتفاقات هیچکس پشت شما نخواهد ایستاد. هیچکس پشت آدم نیست فقط خدا هست که پشت شما میایستد!من در آن لحظه هم که با آنها درگیر شدم به هیچکس امید نداشتم.فقط به عشق لبخند حضرت آقا جلو رفتم.
بقیه ی وصیت نامه و دلنوشته در ادامه مطلب ...
محو سخنان حاج همت بودم که در صبحگاه لشگر با شور و هیجان و حرکات خاص سر و دستش مشغول سخنرانی بود. مثل همیشه آنقدر صحبت های حاجی گیرا بود که کسی به کار دیگری نپردازد. سکوت همه جا را فرا گرفته بود و صدا فقط طنین صدای حاج همت بود و صلوات گاه به گاه بچه ها.
هروقت میخواهیم با سید برویم توی شهر قدمی بزنیم یکی دو نفر جلوتر میروند تا اگر بوی کباب شنیدند خبرش کنند. حساسیت دارد به بوی کباب. حالش خیلی بد میشود. یک بار خیلی پیگیر شدیم که چرا.؟؟؟
گفت :” اگر در میدان مین بودی و به خاطر اشتباهی چاشنی مین فسفری عمل میکرد و دوستت برای اینکه معبر عملیات لو نرود، آن را میگرفت زیر شکمش و ذره ذره آب میشد و حتی داد نمیزد و از این ماجرا فقط بوی گوشت کباب شده میآمد توی فضا، تو به این بو حساس نمیشدی؟”
گـاهی وقـتـهـا کـ ه بُـغـض هـا بـر دلــ ـت سنـگـینـی مـیـکـنـد
و دل ِ مـَـحـرمـی را نـمی یـابـی ،
شــایـد اگـر چـشمـانـت را بـبـنـدی
و در کـنـج ِ خاکـریـزی از خـاکـریـزهـای
شــرهــانی یـــا شــلـمـچــ ه بـیـتــوتــ ه کــنـی ،
کـمـی آرام شــوی
گفتند بیا رئیس ایران خودرو باش ، گفت : ((نه!)) گفتند توی وزارت نفت پست بگیر ، گفت ((نه)) همین صنعت هسته ای ماندن می خواهد . زرنگ بود مصطفی ، بوهایی شنیده بود . بوی بهشت . نرفت و رسید .نیمه ی شب ، از نطنز رسیده بود تهران . صبح هنوز حسابی خسته بود که بلند شد . علیرضا را گذاشت روی دوشش و با همسرش رفتند راهپیمایی . نهم دی بود . سال 88.همسرش می گفت : قبل از عقدمان خواب دیدم ، هوا بارانی است و من سر مزاری نشسته ام . روی سنگ مزار نوشته شده بود((شهید مصطفی احمدی روشن))تقدیر خواب خوبی برای داماد دیده بود .
پ.ن : فاتحه برای شهید عزیزمان از یاد نرود
دلنوشته تکان دهنده شهید احمد رضا احدی
لوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه ی خود از فاصله هزار متری شلیک می شود و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن را سوارخ کرده وگذر می کند ،حالا معلوم نمایید سر کجا افتاده است؟اینها آخرین دست نوشته شهید احمدرضا احدی رتبه اول کنکور پزشکی سال1364 است که تنها ساعتی قبل از شهادت به رشته تحریر در آمده است . البرز با انتشار این متن در روزهای هفته دفاع مقدس امیدوار است ضمن گرامی داشت یاد این عزیزان تأملی هرچند کوتاه درباره هدف ، انگیزه و چرایی حضور این مردان خدا در عرصه در ذهن همگان شکل گیرد. متن این نوشته را با هم میخوانیم چه کسی می تواند این معادله را حل کند؟؟
تعداد صفحات : 2